Donnerstag, 24. März 2011

در جامعه ایکه زن آزاد نیست آن جامعه خودش آزاد نیست
به مناسبت صدمین سالگرد روز جهانی زن
صد سال است که زنان برای تساوی حقوق خویش با مردان مبارزه می کنند. احترام به حقوق زنان و برسمیت شناختن آن متعلق به حقوق بشر است. این مبارزات با دستآوردهای فراوانی بویژه پس از انقلاب کبیر اکتبر روسیه همراه بود. برای نخستین بار در تاریخ بشریت برسمیت شناخته شد که زنان حقوق مساوی با مردان در همه زمینه های سیاسی اقتصادی و اجتماعی دارند. پس از این تحول عظیم تاریخی که ارتجاع جهانی می خواهد آنرا پرده پوشی کند تازه سایر ممالک پیشرفته سرمایه داری آغاز کردند به زنان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن بدهند و پاره ای از حقوق آنها را برسمیت بشناسند. زنان تا به امروز نیز برای حقوق خویش که در اکثریت ممالک جهان مستقر نشده است مبارزه می کنند. ریشه این نابرابری در مناسبات حاکم اقتصادی و ستم طبقاتی از یک طرف و ریشه های عمیق فرهنگ مردسالاری از طرف دیگر است که البته این فرهنگ نیز ریشه خود را در ستمگری اجتماعی دارد. ولی برای تحقق برابری حقوق، هم باید با نیروهای حاکم ارتجاعی مبارزه کرد و هم با فرهنگ مردسالاری پنهان در جامعه و بویژه در خانواده.
در ایران نیز رژیم منفور پهلوی حقوق زنان را برسمیت نمی شناخت و نمایشات آنها را در روز 8 مارس سرکوب می کرد و به آن مهر کمونیستی می زد. این رژیم برای آنکه از همبستگی زنان جهان و مبارزه مشترک آنها بر ضد مرتجعین جلوگیرد روز جدیدی برای زنان خلق کرد و تنها با عوامل خودفروخته ای این روز را جشن می گرفت. برای رژیم منفور سلطنت روز زن روز کشف حجاب در روز 17 دی بود. این یک عوامفریبی محض بود زیرا مشکل زنان جامعه ما یا هر جامعه دیگری اساسا امر پوشش که باید داوطلبانه باشد نیست مشکل عدم تساوی حقوق زن و مرد است. ولی مردم ایران و در راس آنها زنان ایران هرگز این روز دروغین را به نام روز خویش برسمیت نشناختند و روزی را جشن گرفتند که روز همه زنان جهان جدا از ملیت ایدئولوژی، مذهب، نژاد و... آنها بود. رژیم جمهوری اسلامی هم پای خویش را در کفش رژیم سلطنتی کرد و از برگزاری روز زن در ایران خودداری نمود و روز تولد فاطمه زهرا را روز زن نامید. چنین انتخابی نه تنها در در اراده زنان ایران برای برگزاری روز تاریخی 8 مارس تغییری نداد بلکه آبروئی نیز برای حضرت زهرا باقی نگذارد زیرا کسی از مبارزه ایشان برای تساوی حقوق زنان با مردان در دوران پیامبر اسلام خبر نداشت و کوچکترین سندی نیز همه اسلام شناسان و عتیقه شناسان و باستانشناسان نتوانسته اند در این عرصه ارائه دهند.
امروز زنان ایران در صفوف نخست مبارزه از جمله به علت همین ستم مضاعف و تحقیری که توسط رژیم اسلامی می شوند قرار دارند. خیابانهای ایران از خون زنان ایران رنگین است و این نشانه رشد جنبش زنان و مقاومت مترقی و سرسختانه آنها است که باید برای همه مردان ایران سرمشق باشد.
زنان ایران از جنبش تنباکو و انقلاب مشروطیت و از مبارزات مردم ایران برای ملی کردن صنعت نفت بر ضد استعمار انگلستان و از انقلاب بهمن 1357 برای سرنگونی رژیم مستبد پادشاهی در ایران در صفوف اول قرار داشته اند و امروز نیز در زمینه مبارزه دموکراتیک برای کسب حقوق دموکراتیک در دوران سیاه تسلط رژیم جنایتکار اسلامی در صفوف مقدم این جنبش هستند.
در زیر ما تاریخچه مختصری از پیدایش روز 8 مارس(17 اسفند) را برای یادآوری منتشر می کنیم.
در هشتم ماه مارس سال1857، زنان کارگر کارگاه‌های پارچه‌بافی و لباس‌دوزی در
نیویورک آمریکا به خیابان‌ها ریختند و خواهان افزایش دستمزد، کاهش ساعات کار و بهبود شرایط بسیار نامناسب کار شدند. این تظاهرات با حمله پلیس و کتک ‌زدن زنان برهم خورد.
سال
۱۹۰۷ در دوره‌ای که مبارزات زنان برای تأمین حقوق سیاسی و اجتماعی اوج گرفته بود، به مناسبت پنجاهمین سال‌ گشت تظاهرات نیویورک در هشتم مارس، زنان دست به تظاهرات زدند.
ایده انتخاب روزی از سال به‌عنوان «روز زن» نخستین بار در جریان مبارزه زنان
نیویورک با شعار «حق رای برای زنان» مطرح شد. دو هزار زن تظاهر کننده در ۲۳ فوریه ۱۹۰۹ پیشنهاد کردند که هر سال در روز یک‌شنبه آخر فوریه، یک تظاهرات سراسری در آمریکا به مناسبت «روز زن» برگزار شود.
در سال ۱۹۱۰، «دومین کنفرانس
زنان سوسیالیست» که کلارا زتکین از رهبران آن بود، به مسئله تعیین «روز بین‌المللی زن» پرداخت. زنان سوسیالیست اتریشی قبلا روز «اول ماه مه» را پیشنهاد کرده بودند. اما اول ماه مه، جایگاه و مفهومی داشت که می‌توانست اهمیت و جایگاه مبارزه مشخص بر سر مسئله زن را تحت‌الشعاع قرار دهد. زنان سوسیالیست آلمان، روز ۱۹ مارس را پیشنهاد کردند. مناسبت این روز، مبارزات انقلابی در سال ۱۸۴۸ علیه رژیم پادشاهی پروس بود که به عقب‌نشینی لفظی حکومت در نوزدهم مارس همان سال، منجمله در مورد مطالبات زنان، انجامید. «دومین کنفرانس زنان سوسیالیست» تاریخ برگزاری نخستین مراسم «روز زن» را ۱۹ مارس ۱۹۱۱ تعیین کرد. تصمیم‌گیری قطعی برای تعیین «روز جهانی زن» به بعد موکول شد.
بعد از انتشار قطعنامه کنفرانس در مورد تعیین «روز جهانی زن»، انترناسیونال دوم از این تصمیم حمایت کرد، و نخستین تشکیلاتی بود که این روز را به رسمیت شناخت.
۱۹ مارس ۱۹۱۱ خیابان‌های آلمان، اتریش، سوئیس و دانمارک با مارش زنان به لرزه در آمد. شمار زنان تظاهر کننده در اتریش به ۳۰ هزار نفر می‌رسید. نیروهای پلیس به تظاهرات حمله بردند و به زدن زنان پرداختند و گروهی را دستگیر کردند.
سال ۱۹۱۳ "دبیرخانه بین‌المللی زنان" (یکی از نهادهای انترناسیونال سوسیالیستی دوم)، هشتم مارس را با خاطره مبارزه زنان کارگر در آمریکا، به‌عنوان «روز جهانی زن» انتخاب کرد. در همان سال، زنان زحمتکش و زنان روشنفکر انقلابی در
روسیه تزاری و در سراسر اروپا، مراسم «۸ مارس» را بشکل تظاهرات و میتینگ برگزار کردند.
در سال ۱۹۱۴
جنگ جهانی اول درگرفت. در اروپا که مرکز جنگ بود، زنان انقلابی تلاش کردند تظاهرات ۸ مارس ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ را تحت شعار مرکزی "علیه جنگ امپریالیستی" برگزار کنند. در کشورهای درگیر جنگ، طبقات مختلف به موافقان و مخالفان جنگ تقسیم شده بودند و انشعاب در صفوف جنبش زنان، مانع از برگزاری سراسری و گسترده «روز جهانی زن» شد.
در سال ۱۹۱۷ تظاهرات زنان کارگر در
پتروگراد علیه گرسنگی و جنگ و تزاریسم، بانگ آغازین انقلاب روسیه بود. کارگران شهر در پشتیبانی از این تظاهرات، اعلام اعتصاب عمومی کردند. ۸ مارس ۱۹۱۷ به یک روز فراموش نشدنی در تاریخ انقلاب روسیه تبدیل شد.
سال ۱۹۲۱، "کنفرانس زنان انترناسیونال سوم کمونیستی" در مسکو برگزار شد. در آن کنفرانس، روز ۸ مارس به‌عنوان «روز جهانی زن» بتصویب رسید. کنفرانس، زنان سراسر دنیا را به گسترش مبارزه علیه نظم موجود و برای تحقق خواسته‌هایشان فرا خواند.
از اواسط دهه ۱۹۳۰، دنیا یک بار دیگر بسوی جنگ جهانی جدید روان شد. برگزاری تظاهرات «روز جهانی زن» در کشورهایی که تحت سلطه
فاشیسم بودند، غیر قانونی اعلام شد. علیرغم این ممنوعیت، در هشتم مارس ۱۹۳۶، زنان در برلین تظاهرات کردند. در همان روز، اسپانیای فاشیست شاهد تظاهرات هشتم مارس در مادرید بود. ۳۰ هزار زن کمونیست و جمهوریخواه، شعار "آزادی و صلح" سر دادند.
در پی
جنگ جهانی دوم، انقلابات و جنبشهای رهایی‌بخش در کشورهای چندی درگرفت. چین با شمار عظیم زنان و مردانش در زمانی کوتاه گامهای بزرگی در جهت رهایی زنان به پیش برداشت. در آن سال‌ها، عمدتاً دولت‌ها و تشکیلات مترقی و انقلابی در بر پایی «روز جهانی زن» می‌کوشیدند.
در دهه ۱۹۶۰، در کشورهای آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین جنبشهای رهایی‌بخش بپا خاسته بود. در کشورهای سرمایه‌داری پیشرفته نیز جنبشها و مبارزات انقلابی و ترقیخواهانه بالا گرفته بود و جنبش رهایی زن نیز اوج و گسترشی چشمگیر یافت.
در آمریکا و اروپا، زنان علیه سنن و قیود و قوانین مردسالارانه و احکام اسارت بار کلیسایی بپا خواستند. در جنبش زنان موضوعاتی نظیر
حق طلاق، حق سقط جنین، تامین شغلی، منع آزار جنسی، ضدیت با هرزه‌نگاری، کاهش ساعات کار روزانه و غیره مطرح شد. این جنبش موفق شد در برخی از این زمینه‌ها پیشروی کند. در تظاهرات هشتم مارس ۱۹۶۹ زنان در دانشگاه برکلی در آمریکا گرد آمدند و علیه جنگ در ویتنام تظاهرات کردند.
در سال ۱۹۷۷
سازمان ملل در قطعنامه‌ای ۸ مارس را با عنوان «روز حقوق زنان و صلح بین‌المللی» وارد تقویم رسمی خود کرد.
بعد از خاتمه جنگ جهانی دوم و بالاخص از اواخر دهه ۱۹۷۰، با توسعه سرمایه‌داری به کشورهای عقب مانده، بخش‌های بزرگتری از زنان درگیر کار و تحصیل گشتند. در عین حال، زنان همچنان در جامعه موقعیتی درجه دوم داشته و اسیر نظام مردسالار بودند. این تناقض، مسئله زن را حادتر و انفجاری تر کرد و این وضعیت هنوز هم ادامه دارد.

کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران(مونیخ) هشتم مارس 2011

Mittwoch, 6. Oktober 2010


فراخوان

سخنرانی خبرنگار جسور و خانه بدوش، برنده جایزه "امین"، بازرس انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران خانم دلبر توکلی و آقای
سهراب خوشبویی در مونیخ،
در تاریخ 9 اکتبر 2010

بیش از یکسال از جنبش دموکراتیک اعتراضی مردم ایران نسبت به تقلب در انتخابات می گذرد. در این مدت صدها نفر بدست اوباشان رژیم جمهوری اسلامی به قتل رسیده و هزاران نفر مجبور به جلای وطن گردیده اند. خانم دلبر توکلی خبرنگار مشهور ایرانی یکی از آنهاست. وی پس از فرار به ترکیه و اقامت طولانی در آنجا آنهم در شرایط بسیار سخت سرانجام با یاری خبرنگاران بدون مرز توانست وارد فرانسه شود و در آنجا اقامت موقت کسب کند. وی در در مقابل پارلمان اروپا از سرکوب حقوق مردم ایران و مطبوعات در ایران سخن گفت و باین جهت خانواده اش را در ایران تحت فشار قرار دادند. در معرفی نامه خانم دلبر توکلی می خوانیم׃ من کار مطبوعاتی ام از سال1375در ماهنامه زمان به سردبیری سیروس علی نژاد آغاز کردم وطی این سال ها در روزنامه ها و ماهنامه های بسیاری از جمله، روزنامه ایران، حیات نو، همشهری، همشهری اقتصادی، اعتماد ملی، اعتماد، سرمایه، سخن روز و... و خبرگزاری میراث و خبرگزاری شهر در حوزه های اجتماعی، زنان(برابری جنسیتی)، اقتصادی، توریسم و فرهنگ و ادب قلم زدم. عضو فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران/ بازرس انجمن صنفی روزنامه نگاران و عضو کمیته زنان انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران. از نخستین لحظات روزتاریخی 23 خرداد در خیابان های تهران شاهد اتفاقات و فجایع رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی بودم تا روز 17 تیر که به دلیل تصحیح خبری که از کشته شدن ندا آقا سلطان از سی. ان. ان. پخش شد مجبور به ترک کشور شدم. جایزه 2009 "محمد امین" نیز به همین جهت ازسوی خبرگزاری رویترز به من اعطا شد که آن را به همه روزنگاران دربند ایرانی تقدیم کردم." خانم دلبر توکلی در روز 9 اکتبر 2010 مهمان ما هستند و در مورد وقایع ایران و وضعیت مطبوعات سخنرانی می کنند. ما از همه همیهنان خویش دعوت می کنیم برای آگاهی بیشتر و حمایت از مبارزه زنان قهرمان ایران در این نشست شرکت کنند. سخنرانی خانم دلبر توکلی به زبان آلمانی نیز برگردانده می شود.
مهمان دیگر این نشست آقای سهراب خوشبویی هستند که همراه خانواده اش در دوران کودکی در زندانهای مخوف رژیم جمهوری اسلامی بسر برده است و بسیاری نزدیکان خویش را از دست داده است وی در مورد تجربه سالهای اسارت خویش و شرایط مخوف اسارتگاههای جمهوری اسلامی با شما عزیزان گفتگو می کند.

برگزار کننده کانون فرهنگی خیام با همکاری اداره فرهنگی شهر مونیخ

تاریخ׃ شنبه 9 اکتبر ‏2010‏
در مونیخ.
محل׃
InitiativGruppe Karlstr. 50, 80333 München
زمان׃ ساعت
19

با همیاری کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران

Sonntag, 26. September 2010




Iran- Zeitzeugen
Samstag 9. Oktober 2010 , 19.00 Uhr
in InitiativGruppe (IG) Karlstr. 50, 80333 München
Lesung / Vortragabend
mit Delbar Tawakoli, iranische Journalistin und Saman Khoshboui, zwei
ExiliranerInenn


Es ist mittlerweile über ein Jahr her seit die iranische Bevölkerung gegen die
Wahlfälschung massiv demonstriert hat. Seitdem sind Hunderte von Menschen durch
die Regimediktatur ermordet und verschleppt worden. Tausende mussten flüchten.
Frau Tawakoli, eine namhafte persische Journalistin, ist eine von ihnen: Nach ihrer
Flucht in die Türkei, wo sie lange Zeit unter sehr schweren Umständen sich aufhielt,
ist ihr mit Hilfe von Journalisten ohne Grenzen die Einreise nach Frankreich
gelungen, wo sie erst einmal eine vorübergehende Aufenthaltserlaubnis erhalten
konnte. Seit ihrer Rede vor dem europäischen Parlament, in der sie vom Terror
gegen die Bevölkerung und der Unterdrückung und Pressezensur gesprochen hat,
ist auch ihre Familie im Iran unter massiven Druck geraten.
Frau Tawakoli hat ihre journalistische Arbeit im Jahre 1978 bei der Monatszeitschrift
.Zaman. (übersetzt: Zeit) unter dem Chefredakteur Sirous Alinejad begonnen.
Seitdem hat sie für verschiedene namhafte Zeitungen und Zeitschriften zu sozialen,
wirtschaftlichen, kulturellen und literarischen Themen sowie zu Gleichberechtigung
der Geschlechter viele Beiträge geschrieben. Sie ist Mitglied von international
Federation of Journalist (IFJ) sowie Revisorin und Mitglied der iranischen
Journalistengewerkschaft.
Sie war seit 13 Juni 2009 stets Zeugin von Straßenkämpfen und der brutalen Härte
des diktatorischen Regimes gegen die friedlichen DemonstrantInnen gewesen.
Aufgrund ihrer Informationen zur Ermordung von Neda Agha Soltan am 08. Juli 2009,
welche sie an BBC weitergeleitet hatte, wurde der Druck auf sie immer stärker, bis
sie schließlich die Flucht aus dem Land ergreifen musste, um einer Inhaftierung zu
entgehen.
Auch aus diesem Grund hat sie den Journalistenpreis 2009 .Mohamad Amin. der
Presseagentur Reuters erhalten, welchen sie allen inhaftierten, iranischen
Journalisten gewidmet hat.
Frau Tawakoli wird als Gastreferentin am 09.10.2010 über die Ereignisse im Iran
und den Zustand der iranischen Presse berichten. Ihr Vortrag wird in die deutsche
Sprache übersetzt.
Iran- Zeitzeugen
Samstag 9. Oktober 2010 , 19.00 Uhr
in InitiativGruppe (IG) Karlstr. 50, 80333 München
Ein weiterer Gastreferent ist Herr Saman Khoshboui, der bereits als Kind mit seiner
Familie in den schrecklichen Gefängnissen des Islamischen Regimes des Irans
verbringen musste und viele seiner Nächsten verloren hat. Er wird seine jahrelangen
Erfahrungen als Gefangener und die barbarischen Bedingungen seiner Inhaftierung
im diktatorischen Regime des Irans mit uns teilen.


KHOSHBUI, Eine Kindheit im Gefängnis
Herr Khoshbui wurde 1978 in Shiraz (Iran) geboren. Im Jahr 1980 wurde er
zusammen mit seiner Mutter und seinen Geschwistern ins Gefängnis gesteckt. Nach
zwei Jahren im Gefängnis wurde er von seiner Familie getrennt und in die Obhut
seiner Verwandten gegeben, wo er auch aufwuchs. In seiner Studienzeit nahm er an
politischen Aktivitäten teil; er wurde 6 Tage lang inhaftiert und auf Grund seiner
familiären Vergangenheit von der Universität für immer suspendiert. Nach 5
Monaten des Untertauchens im Iran konnte er mit seiner Frau nach Deutschland
fliehen und beantragte hier politisches Asyl.
Die Lesung und Vorträge werden auf Persisch und Deutsch presentiert!

Montag, 14. Juni 2010

راهپیمائی ایرانیان مقیم مونیخ در حمایت از مردم ایران /شتبه 12 یونی 2010

1/ http://www.youtube.com/watch?v=gyCHPUfud5s

2/ http://www.youtube.com/watch?v=OC3oeyYaEd0

3/ http://www.youtube.com/watch?v=KM2R0EwpAso

Sonntag, 6. Juni 2010






Demonstration gegen die Diktatur und die Menschenrechtsverletzungen
im Iran

Samstag, den 12. Juni 2010


Beginn: 16 Uhr am Lenbachplatz
Ende: Sendlinger Tor mit Abschlusskundgebung


Am Jahrestag der großen Wahlfälschung vom 12. Juni 2009, durch welche Ahmadinejad das Präsidentenamt erneut an sich gerissen hat, protestieren wir zeitgleich mit unseren Freunden und freiheitsliebenden Menschen weltweit, in und außerhalb Irans, gegen die Diktatur und die eklatanten Menschenrechtsverletzungen im Iran.
Seit 31 Jahren herrscht im Iran eine religiöse Diktatur. Sie stützt sich auf die absolute Herrschaft des „geistlichen Führers“ Khamenei und seiner Milizen. Mit der Bestätigung Ahmadinejads in seinem Amt hat Khamenei die Proteste der Bevölkerung für illegal erklärt. Seitdem setzen die Iranerinnen und Iraner ihren Kampf für Freiheit, Demokratie und Trennung von Staat und Religion, sowie die Einhaltung der Menschen- und Bürgerrechte trotz zahlreichen willkürlichen Verhaftungen, Folter, Vergewaltigungen in Gefängnissen, Schauprozesse und Hinrichtungen, unvermindert fort.Bei ihren Protesten haben die Iraner moderne Kommunikationstechnologien genutzt. So haben die Bilder von Protesten des vergangenen Jahres und ihrer blutigen Niederschlagung die Weltöffentlichkeit erreicht.
Die Demonstration findet am Jahrestag der großen Wahlfälschung im Iran statt. Wir bitten Sie sich unserem Protest gegen die Diktatur und die Menschenrechtsverletzungen im Iran anzuschließen und damit die Iranerinnen und Iraner bei ihrem Kampf um Freiheit, Demokratie und Trennung von Staat und Religion zu unterstützen.

MÜNCHENER AKTIONSBUNDNIS FÜR IRAN(M.A.F.I.)
1-Forum iranischer Demokraten
2-Komitee zur Unterstützung der Massenproteste im Iran
3-Münchener Verein Für die Freiheit Im Iran
4-United for, Iran Bayern
und weiter Freunde der Menschen rechte

Dienstag, 18. Mai 2010

نظرخواهی گزارشگران از فعالین سیاسی درباره اوضاع کنونی
لطفا پاسخ خود را در همین متن وارد کنید
چنانچه سوالی مفهوم نیست بی پاسخ بگذارید
با تشکر از شما

لطفا و برای آشنائی خوانندگان سایت خود را معرفی نمائی
پاسخ: کمیته حمایت از جنبش اعتراضی مردم ایران
http://www.demokratie-iran.blogspot.com/
azadi.novin@gmail.com

اعتراضات خیابانی که از نزدیک به یک سال پیش شروع شد امروزه بطور محسوسی فروکش کرده است و یا به تعبیری شکل عوض کرده است و در مناسبتهای مختلف انجام میپذیرد. بطور کلی و درحال حاضر وضعیت این جنبش عمومی را چگونه ارزیابی میکنید؟

پاسخ: مبارزه مردم ایران ادامه خواهد داشت زیرا ریشه آن در فقدان عدالت اجتماعی، عدم امنیت، نفی حقوق دموکراتیک و نقض حقوق بشر در ایران است. فروکش جنبش به علت رهبری سازشکار آن، یکسان نبودن درجه پیگیری شرکت کنندگان در آن، ترکیب طبقاتی آن و جدائی آن از جنبش طبقه کارگر است به مثابه یگانه طبقه ای است که به تحقق کامل دموکراسی اعتقاد دارد و تنها در این تحقق کامل است که به حقوق خود دست می یابد. این جنبش نخستین جنبش توده ای بعد از انقلاب است که بیتشر در شهرهای بزرگ و بویژه تهران محدود شد. بنظر ما جنبش در پی تجربه اندوزی و جمع بندی از کمبودهای خویش است. این جنبش آتش زیر خاکستر است و در طی زمان عمیقتر و گستردهتر خواهد شد.

آیا خشونت اعمال شده از سوی حاکمان در برابر اعتراضات مسالمت آمیز مردم که منجر به کشته شدن دهها نفر و صدها زخمی و بازداشتی دیگر شده است میبایستی همچنان و همواره با پاسخی مداراطلبانه روبرو گردد؟

پاسخ: قهر مامای جامعه کهن برای تولد جامعه نوین است. قهر همیشه موتور تاریخ بوده است.تمام دستآوردهای بشریت از انقلاب اسپارتاکوس تا انقلاب کبیر فرانسه، روسیه چین، ایران در انقلاب مشروطیت و در بهمن و در سراسر جهان نقش مهمی ایفاء کرده است. اگر ملتهای مصر، الجزایر، اندونزی، ویتنام و... به قهر انقلابی در مقابل قهر ضد انقلابی حاکمیتها و نیروهای استعمارگر متوسل نمی شند چهره تاریخ چهره قرون وسطی بود. قهر مردم همیشه عکس العمل آنها در مقابل قهر حاکمیتهای ارتجاعی بوده و خواهد بود. تقبیح قهر حمایت از حاکمیتهاست ولی قهر، قهر فردی و قهرمانان نیست، قهر قهر طبقات وسیع مردم و توده های انسانی است.

بنظر شما پاشنه آشیل جمهوری اسلامی کدام است؟ آیا با تمرکز مبارزات مردمی بر نقطه ضعفهای رژیم میتوان نتایج موثرتری حاصل کرد؟

پاسخ: چشم اسفندیار رژیم جمهوری اسلامی بی اعتمادی به توده مردم است. این است که نمی خواهد بفهمد نیروی اصلی، سرچشمه قدرت هر دولتی حمایت مردم است. رژیم بر خلاف آغاز انقلاب که حمایت توده ای داشت از مردم می ترسد. هر آنچه باعث بسیج مردم، ارتقاء آگاهی آنها شود برای رژیم خطرناک است. افشاءگری در مورد فساد، تبعیض، دزدی، تجاوز، شکنجه ، نفی حقوق دموکراتیک، دخالت در زندگی خصوصی مردم، فقدان امنیت و... نقاط ضعف این رژیم است که به وی صدمه زده وی را به انزوا می کشاند. ولی در این مبارزه باید توجه داشت که نباید ما با امپریالیستها و صهیونیستها همخوانی پیدا کنیم زیرا در آن صورت اعتماد مردم را از دست می دهیم. باید حفظ منافع ملی را با مبارزه دموکراتیک پیوند زد. هر کس دشمن رژیم جمهوری اسلامی است دوست مردم ایران نیست. نه عربستان سعودی، نه امارات متحده عربی، نه جمهوری آذربایجان، نه ترکیه، نه آمریکا، نه اروپا و روسیه هیچکدام دوستان مردم ایران نیستند
.
کاستی های جنبش خیابانی کدامند؟

پاسخ:جنبش خیابانی دورنما ندارد، جنبش خیابانی تاکتیک ندارد، رهبری ندارد، شعارها متضادند، اهداف چندگانه اند، جنبش همه چیز و تئوری هیچ چیز است. اعتراض برای نفس اعتراض و نه کسب قدرت سیاسی، راه مقابله با قهر و تشکل نیروهای حاکمیت را پیدا نکرده است. این جنبش به علل فوق فرسایش می یابد
.
نقش ایرانیان خارج از کشور در حمایت از مردم را چگونه دیدید؟

پاسخ:نقش ایرانیان در خارج نیز متفاوت است. نیروهای انقلابی و مترقی به شعارهای درست تکیه کرده آنها را تقویت نموده و بازتاب می دهند. آنها خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی با دورنمای انقلابی هستند. متاسفانه نیروهای انقلابی و مترقی ایران به علت کمبود امکانات از تفرقه برخوردارند و نتوانستند سازمانی سراسری برای حمایت از مبارزات ایجاد کنند. بهمین جهت در سطح شهرهای مختلف فراوان ولی پراکنده اند. برعکس نیروهای ارتجاعی فورا سازمانهای جهانی آفریدند که سرنخ در دست خودشان بود و می خواستند و می خواهند از سایر نیروها به عنوان سیاهی لشگر تبلیغاتی استفاده کنند. “سازمان های مستقلی“ هستند بیکباره سلطنت طلب از کار در آمدند و بسیاری از اعضاء سالم خویش را حیرت زده کردند. سلطنت طلبان شعار “جمهوری ایرانی“ را تبلیغ نمی کنند چون تودهنی به سلطنت است. هواداران سلطنت هوادار تحریم ایران و تجاوز به ایرانند این است که هر حرکت انحرافی که دست تحریم ایران و تجاوز به ایران را به بهانه حضور جمهوری اسلامی باز بگذارد مورد تائید قرار می دهند
.
تا کنون صدها شعار از سوی معترضین به جمهوری اسلامی طرح شده است. کدامیک از شعارها را گویای سطح مبارزات مردمی میدانید؟

پاسخ: بنظر ما هنوز نمی توان شعار معینی را گویای سطح مبارزات مردم دانست. شعار مرگ بر خامنه ای و پاره کردن تصاویر خامنه ای و خمینی نشانه آن است که سمت و سوی جنبش در تحول کنونی خواست سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و استقلال یک جمهوری غیر مذهبی است. شعارها در عین حال نشانه بی اعتمادی به رژیم و اینکه این رژیم ظرفیت تحول و تغییر را ندارد و سرنوشتش مانند رژیم پهلویست. مردم از یک رژیم مذهبی بیزارند. شعارهای رای مرا پس بده بیان سطح مبارزه مردم نبود و نیست. تنها یک شعار کوتاه مدت تاکتیکی برای کشیده شدن به عرصه مبارزه بود و زود هم به فراموشی سپرده شد. تائید سرکوبها و تقلب در انتخابات که البته همیشه انتخابات تقلبی بوده است بخش مهمی از مردم را به سمت نفی کامل رژیم کشید. شعارهای ما میگیم شاه نمی خوایم خامنه ای رهبر میشه خط کشی روشنی با رژیم گذشته است. بنظر ما جنبش رادیکالتر می شود و سطح جنبش در جهت نفی تمامیت رژیم ارتقاء می یابد. شعار جمهوری اسلامی آری ولایت فقیه نه که خواست رفرمیستهاست برای مردم دلچسب نیست
.
صرفنظر از اینکه شما بعنوان مخاطب این نظرخواهی خود را در محدوده فعالین چپ تعریف میکنید یا نه – جایگاه جنبش چپ را در جنبش عمومی مردم کشورمان چگونه ارزیابی میکنید؟

پاسخ:کمیته ما یک تشکل دموکراتیک است که در بر گیرنده همه نیروهائی است که اصول کمیته ما را پذیرفته اند. باین مفهوم البته نمی تواند ضد چپ باشد. در ایران یک گرایش وسیع به سمت چپ وجود دارد. زمینه قدرت گیری چپ در یک شرایط دموکراتیک بسیار زیاد است. ولی همه این چپ که خواهان تحقق عدالت اجتماعی است، الزاما کمونیست نیست، سردرگم است. پراکنده است، از مفهوم چپ درک روشنی ندارد. تشکل ندارد و بهمین جهت تاثیراتش در جنبش محدود است. یک سازمان قدرتمند کمونیستی که مورد اعتماد مردم باشد در ایران وجود ندارد. در طیف وسیعی که خود را چپ می دانند حتی هستند جریانهائی که چپ نیستند و خود را در میان چپ جا کرده اند و از طریق اینترنت و امکاناتی که از در اختیار دارند به اعمال نفوذ مشغول اند. حتی هواداران سیاستهای ضد میهنپرستی که از تجاوز آمریکا به عراق و افغانستان و.. حمایت می کنند خود را در صفوف چپ وارد کرده اند. این است که چپ به علت این دسیسه ها و سرکوبها، به علت انحرافات جهانی و سقوط شوروی، به علت سردرگمی با مشکلات عدیده روبروست. بیرون آوردن این نیروی بالقوه معتقد به عدالت اجتماعی از زیر نفوذ این مارهای خوش خط و خال کار بسیار سخت و پرمخاطره است ولی ناشدنی نیست. در جنبش کنونی بدلایل برشمرده نقش چپ بسیار ضعیف بود و بنظر می رسد به علت سرکوبهای شدید سالهای اخیر در آینده نزدیک نیز این ضعف پابرجا باشد.

طیف رهبری کننده این جنبش را چگونه معرفی میکنید؟

پاسخ: رهبری جنبش در دست اصلاح طلبان بود. رهبرانی که می خواستند به اصلاحات در چارچوب رژیم برای نجات آن بپردازند. آنها خواست بیرون جهیدن از این چارچوب را نداشته و ندارند. بن بست آنها نیز در همین است. راه بیرون رفت از این تضاد طرح سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی در تمامیت آن است.

جمهوری اسلامی در پی اعدام بسیاری از دستگیرشدگان اعتراضات اخیر است و در امتداد آن تصفیه حساب با بسیاری که قبل از آغاز این اعتراضات در بازداشت بسر میبرند. چگونه میتوان کشتار زندانیان سیاسی را متوقف کرد؟

پاسخ:تنها با فشار مراجع بین المللی از یک طرف و ایرانیان خارج از کشور از جانب دیگر می توان بر رژیم فشار وارد آورد. در عمل باید یک اتحاد عمل سراسری از نیروهای انقلابی و مترقی که خواهان آزادی، دموکراسی، استقلال، عدالت اجتماعی و جمهوری در ایران هستند بوجود آورد که این مبارزات را سازمان دهد و بر مراجع بین المللی تاثیر بگذارد و آنها را تحت فشار قرار دهد. ما بیک نیروی مستقل ایرانی نیاز داریم. نیروهای خارجی که در سازمانهای غیر دولتی و بشردوستانه جمعند همیشه می توانند به عنوان ابزار سیاسی قدرتهای جهانی مورد سوء استفاده قرار گیرند. متاسفانه امروز حمایت از حقوق بشر بیک ابزار سیاسی بدل شده است. حتی جرج بوش و نتانیاهو هم هوادار حقوق بشر شده اند. اگر ما نتوانیم بیک شکل معین همکاری دست پیدا کنیم خطر اینکه استقلال خویش را در عمل از دست دهیم فراوان است. ولی عرصه دیگری برای فشار بر رژیم وجود ندارد

آیا ناگفته ای دارید؟

پاسخ:بنظر ما باید در مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی مرزها را با دشمنان مردم ایران روشن ساخت. این امر موجب جلب اعتماد مردم ایران خواهد شد. باید با امپریالیستها، صهیونیستها، سلطنت طلبان، دشمنان استقلال ایران مرز بندی کرد. باید کسانی را که حقوق بشر را بر اساس قومی تقسیم می کنند افشاء کرد و نشان داد که حقوق بشر تجزیه بردار نیست. باید روشن کرد که مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی مبارزه علیه اسلام نیست. مذهب امر خصوصی مردم ایران است. مذهب را نمی شود با صدور یک فرمان و کارزار توهین و تحقیر از میان برداشت. مذهب را باید از دولت و آموزش جدا ساخت.

با سپاس از شما
گزارشگران
http://www.gozareshgar.com/

Dienstag, 23. März 2010

گزارشی از نمایشات اعتراضی ایرانیان مقیم مونیخ در مقابل نشست نوروزی کنسولگری ایران

در روز 13 ماه مارس 2010 به دعوت کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران در مونیخ در تحت لوای “برای آزادی، استقلال از اجانب، عدالت اجتماعی و جمهوری ایرانی“، ایرانیان این شهر برای اعتراض به حضور رسمی نمایندگان جمهوری اسلامی رحیم مشائی در این شهر در جلوی هتل بایریش هوف تجمع کردند.
نمایندگان این رژیم با اسکورت و محافظت پلیس دولت ایالت بایرن در آلمان به هتل آمدند. مامورین امنیتی شرکتهای خصوصی و دولتی در همه جا به چشم می خوردند. مامورین کنسولگری مشتی سیاهی لشگر برای گزارشات تبلیغاتی خویش به همراه آورده بودند که باید در جاهای مختلف سالن به صورت پراکنده می نشستند که هم وظیفه نظارت و هم وظیفه سیاهی لشگر را برای فیلمهای تبلیغاتی رژیم به عهده بگیرند.
نمایندگان رژیم جمهوری اسلامی که از حضور ایرانیان معترض وحشت زده شده بودند با الفاظ رکیک که لایق رهبر کبیرشان سید علی خامنه ای است به مقابله با فعالیتهای کمیته پرداختند. اعضای کمیته از مدعوینی که دعوت رژیم را پذیرفته بودند و بویژه از این صحنه زشت فیلمبرداری نمودند که آنرا برای نشان دادن ماهیت مامورین چاقوکش این رژیم بزودی منتشر می کنند. شعارهای این نمایشات عبارت بودند از:
مشائی مشائی داریم برات پیامی/ یا مرگ یا رهائی
مرگ بر دیکتاتور
سرنگون باد نظام جمهوری اسلامی
آزادی اندیشه با این رژیم نمیشه.
مدعی عدالت خجالت خجالت.
هموطن هموطن حمایتت می کنیم.
ایرانی میمرد ذلت نمی پذیرد.
می جنگیم میمیریم ایران را پس می گیرم.
نظام دینی نمی خوایم رهبر زوری نمی خوایم.
“آن خس و خاشاک توئی
پست تر از خاک توئی
شور منم
نور منم
عاشق رنجور منم
زور توئی
کور توئی
هاله بی نور توئی
دلیر بی باک منم
مالک این خاک منم“
ای رهبر آزاده / تجاوز هم آزاده؟
خامنه ای حیا کن/ سلطنتو رها کن
حسین حسین شعارشون/ کهریزک افتخارشون
ما ملتیم ، نه امت/ ما نور می خوایم ، نه ظلمت
احمدی کم آورده/ شعبون بی مخ آورده
ما هالهء نور نمی خوایم/ حکومت زور نمی خوایم
تعداد زیادی اعلامیه به زبان فارسی و آلمانی پخش شد و همراه با پخش سرودهای انقلابی از جمله شعر احمد شاملو بنام “در بن بست“ که در سال 1358 نگاشته شده است، سرود “ای ایران“ و “یار دبستانی“ به صورت زنده اجراء شد.
این آکسیون مورد حمایت دو تشکل دیگر ایرانی بنامهای اتحاد برای ایران و ایرانیان آزادیخواه در مونیخ نیز قرار گرفت که در مقابل حشن کنسولگری به جمع سایر ایرانیان پیوستند و همبستگی ایرانیان را برای مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی به نمایش گذاردند. در عوض تشکلی با نام بی مسمای “مونیخ همیار ایران“ که فعالینش از همان آغاز مبارزه مردم بدون داشتن ابتکار مستقل فقط با سیاست رقابت مسموم و اقدامات موازی در کار آکسیونهای مشترک در مونیخ اخلال می کردند و می کنند نخست با جعل ساعت شروع برنامه و سپس کتمان نام برگزار کنندگان برنامه، نشان دادند که نه تنها بوئی از مبارزه دموکراتیک نبرده اند بلکه نقش مخربی را در مبارزه دموکراتیک در مونیخ اجراء می کنند. آنها تنها ابتکارشان تماس مستقیم و شخصی با کنسولگری بود تا رای خودشان را پس بگیرند. آنها نه تنها در این مبارزات و در تقویت آن نقشی نداشتند بلکه با جعل خبر در روزنامه “زود دویچه سایتونگ“ که مورد اعتراض سایر تشکلهای ایرانی و اعتراض به روزنامه فوق در این شهر قرار گرفت به درج مشتی اخبار جعلی در مورد ترکیب، خواستها و شرکت کنندگان در آکسیون پرداختند که حقیقتا به درجه معینی از وقاحت و زورمندی نیاز دارد. این کار را آنها در مورد آکسیون قبل از آن نیز که قرار بود نشست فوق در هتل سیتی هیلتون برگزار شود اجراء کردند. اجازه اعتراض به شرکت نمایندگان رژیم در این نشست توسط کمیته ما کسب شده بود. آنها بدون تماس با کمیته در مورد آکسیونی که نه حق برگزاری آن را داشتند و نه حق تعطیل آنرا با ارسال پیام از طریق پست الکترونیکی به ایرانیان اطلاع دادند که آکسیون فوق ملغی شده است. کمیته ما در زمان خود به این اقدامات خرابکارانه اشاره کرد. خوشبختانه فعالیتهای بعدی خرابکارانه آنها در مورد آکسیون دوم با شکست روبرو شد و کمیته با انتشار اعلامیه و تماسهای تلفنی و فردی و پست الکترونیکی به ایرانیان اطلاع داد که به اخباری که بجز از مجرا و منبع کمیته شایع می شود توجه نکنند و فریب اخبار جعلی را نخورند. این روش ناپسند در میان اپوزیسیون ایران کم نظیر است. گروهی بخود اجازه دهد آکسیون گروه دیگر را تعطیل اعلام کند تا کسی در آن شرکت نکند. این اقدامات تنها مورد پسند رژیم جمهوری اسلامی است. ما در این گزارش نیز نظر ایرانیان را به این حرکات مضر و بی مسئولیت جلب می کنیم
azadi.novin@gmail.com

http://www.demokratie-iran.blogspot.com/
Komitee zur Unterstützung der Massenproteste im Iran(München)

Mittwoch, 17. März 2010

برای آزادی، استقلال از اجانب، عدالت اجتماعی و جمهوری دموکراتیک ایرانی
ما همه با هم هستیم

هموطنان عزیز! یاران!
با نظریات کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران در مونیخ آشنا شوید تا بتوانیم به درک و تفاهم مشترک در مبارزه بر ضد رژیم جمهوری اسلامی ایران نایل شویم.
اعضاء کمیته ما انتخابات تقلبی اخیر را تحریم کردند و بر این نظر بودند که از همان بدو تاسیس جمهوری اسلامی تمام انتخابات مجالس جمهوری اسلامی ایران تقلبی بوده است. چه آنروز که خامنه ای و خلخالی نامزد شده بودند و چه امروز که موسوی و کروبی نامزد انتخاباتی شده اند.
ما بر این نظر بوده و هستیم که شرکت در انتخابات که مجددا در چهارسال دیگر تجدید می شود انتخاب میان بد و بدتر بوده و موجب برسمیت شناختن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی است و مبلغین آن به چشم مردم ایران خاک می پاشند و توهم ایجاد می کنند.
ما بر این نظر بوده و هستیم که در چارچوب نظام جمهوری اسلامی امکان برگزاری یک انتخابات دموکراتیک مقدور نیست. زیرا رژیم جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نمی باشد.
ما بر این نظر بوده و هستیم که برای انجام هر انتخابات آزادی باید مقدمات انجام دموکراتیک انتخابات مهیا باشد. باید آزادی احزاب و سازمانهای صنفی و سیاسی برسمیت شناخته شوند، باید آزای بیان و اندیشه برسمیت شناخته شود، باید آزادی اتحادیه های کارگری برسمیت شناخته شود، باید به سانسور مطبوعات و رسانه های گروهی به زندان و شکنجه و اعدام پایان داده شود، باید شرایطی پیش آید که اساسا زندانی سیاسی وجود نداشته باشد، باید حق هر فرد در برخورداری از حق انتخاب آزادانه با اراده آزاد برسمیت شناخته شده و شرایط تحقق این خواستها برآورده شود. بدون وجود این مقدمات، هر انتخاباتی در ایران صورت بگیرد حرف مفت است و تقلبی بوده و هست. رژیم جمهوری اسلامی قادر نیست این مقدمات را فراهم کند. تنها سرنگونی این رژیم است که شرایط را برای تحقق این مقدمات فراهم می آورد. پس کمیته ما با شعارهای مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی و مرگ بر دیکتاتور موافق است و مخالف آن است که ما وظیفه آرایش رژیم جمهوری اسلامی را بعهده بگیریم و مردم را به این رژیم دلخوش نمائیم.
پس همه ما با هم باید برای پذیرش اصول برشمرده فوق در ایران مبارزه کنیم و رژیم را در این عرصه تحت فشار قرار دهیم و وی را در میان مردم آنچنان منفرد کنیم که شرایط نابودی وی تسهیل شود.
ما بر این نظر هستیم که دوران ظلم و جور و سرکوب جمهوری اسلامی از همان آغاز استقرار این جمهوری شروع شده است. نمی شود طول عمر رژیم جمهوری اسلامی را بدو دوره دوران خوب و دوران بد تقسیم کرد. از همان آغاز استقرار جمهوری اسلامی و تسلط روحانیت بر همه ارکان قدرت، پیگرد نیروهای انقلابی و دموکرات و آزادیخواهان ایران توسط رژیم جمهوری اسلامی و همدستان و متحدینش آغاز شد.
ما بر این نظر هستیم که مبارزه مردم ایران بر ضد ستمگری و استبداد، برای یک زندگی انسانی و آزاد از 22 خرداد شروع نشده است.
تاریخ مبارزات مردم ایران از 22 خرداد نیست که آنوقت باین مفهوم است که گویا هر آنچه قبل از 22 خرداد اتفاق افتاده بر وفق مرداد بوده است. مردم قهرمان ایران از انقلاب مشروطیت برای جامعه انسانی و زندگی شرافتمندانه در این مرز و بوم بر ضد حکومتهای ستمگر، دیکتاتور، مستبد و قدرت های اجنبی چپاولگر و دخالتگر مبارزه کرده اند و می کنند. این مبارزه بیش از یک قرن است که ادامه دارد و علیرغم فراز و نشیبی که دارد ادامه خواهد داشت و پایان نخواهد پذیرفت. ما می بینیم که انقلاب بهمن به علت تسلط روحانیت کامل نشد و این با خواست باطنی مردم ایران در تناقض آشکار بود و هست و بهمین جهت جامعه ایران از بعد از انقلاب بهمن در حال جوشش است و در وضعیت غیرعادی و حکومت نظامی بسر می برد. شورشها، طغیانها، اعتراضات توده ای مردم میهن ما تا سرنگونی کامل این نظام مذهبی در ایران ادامه دارد. مردم ایران خواهان جدائی دین از حکومت اند. و این امر با وجود ولی فقیه و استبداد فردی مقدور نیست.
کمیته ما تغییر رژیم جمهوری اسلامی ایران را وظیفه و کار مردم ایران می داند و با احترام عمیق به اراده این مردم قهرمان، این توانائی را در آنها می بیند که مستقل از اجانب با تکیه بر نیروی لایزال مردم، همانگونه که تا کنون نشان داده اند، کشور ما را از لوث وجود این حاکمان بربرمنش ناپاک، پاک کنند.
با کمیته ما برای کسب اطلاعات بیشتر و آشنائی عمیقتر با نظریات ما تماس بگیرید. ما برای هر همکاری اصولی و بنفع مردم ایران آمادگی کامل داریم. و بر این اساس برای هر وحدت عملی آماده ایم. قطره قطره جمع شود وانگهی دریا شود
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد مبارزه تاریخی مردم ایران 13/03/2010
کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران(مونیخ

azadi.novin@gmail.com
www.demokratie-iran.blogspot.com
Komitee zur Unterstützung der Massenproteste im Iran(München)

هموطنان عزیر آکسیون بعدی کمیته، برگزاری شب چهارشنبه سوری در ساعت 17 در روز 16 ماه مارس در مقابل کنسولگری مونیخ است. وسیعا در آن شرکت کنید و با مردم ایران ابراز همبستگی نمائید.

Montag, 15. März 2010

مقاومت مقاومت مقاومت

شب چهار شنبه سوری

برگزاری شب چهار شنبه سوری در مقابل کنسولگری ایران با پریدن از روی آتش، خواندن سرود، اجرای موسیقی و همبستگی با مبارزات مردم ایران که در این روز با خواست سرنگونی رژیم به نمایشات وسیع اعتراضی خواهند پرداخت. ما با این اقدام نه تنها رژیم بربرمنش جمهوری اسلامی ایران را افشاء می کنیم بلکه همبستگی خویش را نیز با مردم ایران نشان می دهیم. این اعتراض در روز ۱۶ ماه مارس ساعت ۱۷ بعد از ظهر خواهد بود.

Mauerkirchenerstr. 59, München آدرس کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در مونیخ

کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران / مونیخ
Komitee zur Unterstützung der Massenproteste im
Iran (München)
www.demokratie-iran.blogspot.com

Sonntag, 14. März 2010

Donnerstag, 11. März 2010

فراخوان به تظاهرات


رژیم جمهوری اسلامی در خارج از کشور در پی‌ آرایش خود است.
دسیسه رژیم را در روز 13 مارس در مقابل هتل بایریش هوف برهم زنیم

هموطنان عزیز! یاران!
رژیم جمهوری اسلامی بعد از ۳۱ سال جنایت و خیانت دیگر نه در میهن ما و نه در خارج از میهن ما از آبروئی برخوردار است.
رژیم جمهوری اسلامی ۳۱ سال است که در ایران انتخابات تقلبی برگزار کرده، آزادیهای دموکراتیک را سرکوب نموده، زندانها را از زندانیان سیاسی پر کرده، به دختران و پسران در زندانها تجاوز کرده و آنها را به عنوان گروگان نگاه داشته است. این جنایت نه امر جدید و نه کشف جدیدی است.
اعتراض توده مردم میهن ما که خشم فروخفته خویش را به مناسبت انتخابات تقلبی اخیر بیان کردند، نخستین اعتراض آنها در عرض این ۳۱ سال اخیر نبود. ولی‌ نخستین جنبش همگانی بود که در آن مردم خواهان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی شدند و با شعارهای مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه‌ای به میدان آمدند و حاضر شدند به بهای مایه گذاردن از جان خویش، ارزشهای مورد احترام جهانی‌ را در ایران نیز طلب کنند. رژیم جمهوری اسلامی که بویژه در اثر مبارزات اخیر بی‌ آبرو شده است، می‌خواهد با برگزاری جشن و ضیافت و دعوت از ایرانیان برای شرکت در آنها با روش تهدید و نان قندی برای خویش آبروئی دست و پا کند. این رژیم به عده‌ای مشاطه گر در خارج از کشور نیاز دارد تا چهرهٔ کریه آنها را در افکار عمومی آرایش کنند. رژیم جمهوری اسلامی این فعالیتها را در بسیاری از شهرها آغاز کرده است. آقای مشائی مشاور و همدست احمدی نژاد برای ایراد سخنرانی به هتل بایریش هوف در مونیخ می آید.
ما از شما هموطنان عزیز می طلبیم که برای اعتراض به خون‌هائی‌ که در ایران برای آزادی فرزندان سرزمینمان بر زمین ریخته شده، برای احترام به حقوق بشر، برای احترام به مادران داغدار و اسرای زجر کشیده، از شرکت در این جشن ها خودداری کنید و آنرا افشاء و تحریم نمائید.
ما توجه هموطنان خویش را به نکات زیرین جلب می کنیم.
کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران(مونیخ) تصمیم گرفت در مقابل هتل بایریش هوف که قرار است جشن کنسولگری در آنجا برگزار شود به تظاهرات بپردازد. اجازه این تظاهرات را نیز به عنوان تنها تشکل ایرانی از مسئولین انتظامات شهر مونیخ دریافت کرده است. برگزاری نشست قبلی کنسولگری ایران در هتل هیلتون به علت فشار ایرانیان و برنامه تظاهراتی که کمیته در مقابل هتل مذکور تدارک دیده بود برهم خورد.
کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران(مونیخ) در روز 10 ماه مارس اطلاع پیدا کرد که مراسم کنسولگری در هتل بایریش هوف برگزار می شود. بهمین جهت اجازه یک تظاهرات گسترده را از مسئولین شهر مونیخ دریافت داشتیم. کمیته ما تنها تشکلی است که می تواند در مورد ساعت برگزاری و یا پایان برگزاری این تظاهرات تصمیم بگیرد زیرا مجوز برگزاری تظاهرات را کسب کرده است. ما هشدار می دهیم هرگونه اطلاعیه دیگری که با ادعاهای نادرست و جعلی بخواهد در روند این آکسیون ضد رژیم جمهوری اسلامی اخلال کند، در زمان برگزاری و یا لغو آن تصمیم بگیرد از درجه اعتبار ساقط است و ما نظر هممیهنان خویش را به این اطلاعیه های جعلی برای برهم زدن آکسیون ضد مراسم کنسولگری جلب می کنیم.
ما از شما هموطنان عزیز می طلبیم در فعالیت‌های اعتراضی کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران(مونیخ) شرکت کنید. این فعالیتها عبارتند از:
- نمایش اعتراضی در مقابل “هتل بایریش هوف“ در روز شنبه 13ماه مارس از ساعت 17:30بعد از ظهر به مناسبت برگزاری مراسم تبلیغاتی نوروزی کنسولگری و حضور مشاور احمدی نژاد در این مراسم.
Hotel Bayerischer Hof
Promenadeplatz 2-6
80333 München

محل تظاهرات با اجازه پلیس Promenadeplatz Ecke Maffeistr.

۲- برگزاری شب چهار شنبه سوری در مقابل کنسولگری ایران با پریدن از روی آتش، خواندن سرود، اجرای موسیقی و همبستگی با مبارزات مردم ایران که در این روز با خواست سرنگونی رژیم به نمایشات وسیع اعتراضی خواهند پرداخت. ما با این اقدام نه تنها رژیم بربرمنش جمهوری اسلامی ایران را افشاء می کنیم بلکه همبستگی خویش را نیز با مردم ایران نشان می دهیم. این اعتراض در روز ۱۶ ماه مارس ساعت ۱۷ بعد از ظهر خواهد بود.

اجازه این آکسیونها را کمیته حمایت‌ از مبارزات اعتراضی مردم ایران از مسئولین انتظامات شهر رسما دریافت کرده است.
کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران(مونیخ)
azadi.novin@gmail.com
www.demokratie-iran.blogspot.com
Komitee zur Unterstützung der Massenproteste im Iran(München)

Donnerstag, 4. März 2010

Mittwoch, 24. Februar 2010

تظاهرات اعتراضی در روز13 مارس2010

فراخوان
رژیم جمهوری اسلامی در خارج از کشور در پی‌ آرایش خود است
.
هموطنان عزیز! یاران!
رژیم جمهوری اسلامی بعد از ۳۱ سال جنایت و خیانت دیگر نه در میهن ما و نه در خارج از میهن ما از آبروئی برخوردار است.
رژیم جمهوری اسلامی ۳۱ سال است که در ایران انتخابات تقلبی برگزار کرده، آزادیهای دموکراتیک را سرکوب نموده، زندانها را از زندانیان سیاسی پر کرده، به دختران و پسران در زندانها تجاوز کرده و آنها را به عنوان گروگان نگاه داشته است. این جنایت نه امر جدید و نه کشف جدیدی است.
اعتراض توده مردم میهن ما که خشم فروخفته خویش را به مناسبت انتخابات تقلبی اخیر بیان کردند، نخستین اعتراض آنها در عرض این ۳۱ سال اخیر نبود. ولی‌ نخستین جنبش همگانی بود که در آن مردم خواهان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی شدند و با شعارهای مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه‌ای به میدان آمدند و حاضر شدند به بهای مایه گذاردن از جان خویش، ارزشهای مورد احترام جهانی‌ را در ایران نیز طلب کنند. رژیم جمهوری اسلامی که بویژه در اثر مبارزات اخیر بی‌ آبرو شده است، می‌خواهد با برگزاری جشن و ضیافت و دعوت از ایرانیان برای شرکت در آنها با روش تهدید و نان قندی برای خویش آبروئی دست و پا کند. این رژیم به عده‌ای مشاطه گر در خارج از کشور نیاز دارد تا چهرهٔ کریه آنها را در افکار عمومی آرایش کنند. رژیم جمهوری اسلامی این فعالیتها را در بسیاری از شهرها آغاز کرده است.
ما از شما هموطنان عزیز می طلبیم که برای اعتراض به خون‌هائی‌ که در ایران برای آزادی فرزندان سرزمینمان بر زمین ریخته شده، برای احترام به حقوق بشر، برای احترام به مادران داغدار و اسرای زجر کشیده، از شرکت در این جشن ها خودداری کنید و آنرا افشاء و تحریم نمائید.
ما توجه هموطنان خویش را به نکات زیرین جلب می کنیم.
کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران(مونیخ) تصمیم گرفت در مقابل هتل هیلتون که قرار است جشن کنسولگری در آنجا برگزار شود به تظاهرات بپردازد. اجازه این تظاهرات را نیز به عنوان تنها تشکل ایرانی از مسئولین انتظامات شهر مونیخ دریافت کرد. مدتی پس از صدور اجازه تظاهرات، پلیس مونیخ به ما خبر داد که مسئولین هتل هیلتون پس از مراجعه پلیس به آنها مدعی شده اند چنین جشنی برگزار نمی شود. این که رژیم جمهوری اسلامی سیاستش را تغییر داده باشد هنوز بر ما روشن نیست. آنچه مسلم است این است که کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران(مونیخ) تنها تشکلی است که می تواند در مورد برگزاری و یا عدم برگزاری این تظاهرات تصمیم بگیرد زیرا مجوز برگزاری تظاهرات را کسب کرده است. هرگونه اطلاعیه دیگری که با ادعاهای نادرست و جعلی بخواهد در روند این آکسیون ضد رژیم جمهوری اسلامی اخلال کند از درجه اعتبار ساقط است و ما نظر هممیهنان خویش را به این اطلاعیه های جعلی برای برهم زدن آکسیون ضد جشن کنسولگری جلب می کنیم. برای اطلاع دقیق از تصمیم کمیته مبنی بر برگزاری و یا لغو این نمایش اعتراضی به شبکه اینترنت در سایت کمیته مراجعه کنید. ما شما را در جریان آخرین تحولات قرار می دهیم.
ما از شما هموطنان عزیز می طلبیم در فعالیت‌های اعتراضی کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران(مونیخ) شرکت کنید. این فعالیتها عبارتند از:
۱- احتمالا نمایش اعتراضی در مقابل “هتل سیتی هیلتون“ در روز ۱۳ ماه مارس از ساعت ۱۷ بعد از ظهر به مناسبت برگزاری جشن تبلیغاتی نوروز کنسولگری با مخارج گزاف از ثروت مردم میهن ما. مجوز برگزاری این تظاهرات از جانب کمیته دریافت شده است.
Hilton Munich City Hotel
Rosenheimerstr. 15
81667 München

۲- برگزاری شب چهار شنبه سوری در مقابل کنسولگری ایران با پریدن از روی آتش، خواندن سرود، اجرای موسیقی و همبستگی با مبارزات مردم ایران که در این روز با خواست سرنگونی رژیم به نمایشات وسیع اعتراضی خواهند پرداخت. ما با این اقدام نه تنها رژیم بربرمنش جمهوری اسلامی ایران را افشاء می کنیم بلکه همبستگی خویش را نیز با مردم ایران نشان می دهیم. این اعتراض در روز ۱۶ ماه مارس ساعت ۱۷ بعد از ظهر خواهد بود.


اجازه این آکسیونها را کمیته حمایت‌ از مبارزات اعتراضی مردم ایران از مسئولین انتظامات شهر رسما دریافت کرده است.
کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران(مونیخ)
azadi.novin@gmail.com
http://www.demokratie-iran.blogspot.com/
Komitee zur Unterstützung der Massenproteste im Iran




Freitag, 12. Februar 2010






گزارش نمایش اعتراضی ایرانیان مقیم مونیخ در مقابل کنسولگری رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی در سالروز انقلاب بهمن

کمیته حمایت از مبارزه اعتراضی مردم ایران در روز 11 فوریه 2010 مطابق با 22 بهمن روز انقلاب ناتمام ایران، ایرانیان مقیم مونیخ را فرا خواند تا در مقابل کنسولگری رژیم جمهوری اسلامی تجمع کنند و نفرت خویش را از رژیم جنایتکار حاکم بر ایران و در همبستگی با مبارزات دموکراتیک مردم ایران ابراز دارند.

در بسیاری از شهرهای جهان دراین روز تاریخی ایرانیان به اعتراض علیه رژیم جمهوری اسلامی که مایه ننگ تاریخ بشریت است دست زدند. در ایرانیان مترقی و متعهد به این فراخوان کمیته پاسخ مثبت دادند و در حالیکه برف می بارید و 7 درجه سرمای زیر صفر وجو داشت صد نفر ایرانی در مقابل کنسولگری تجمع کردند و به تظاهرات پرداختند.

ایرانیان به سینه های خود شعار “من یک مخالفم، مرا هم اعدام کنید“ حمل می کردند.

این تظاهرات مرکز ثقل مهمی داشت.


1- حمایت از مبارزات مردم ایران و همبستگی با مبارزات دموکراتیک آنها

2- ایرانیان با اصل ارتجاعی ولایت فقیه مخالف بودند و یکپارچه برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی شعار می دادند. مرگ بر جمهوری اسلامی، سرنگون باد جمهوری اسلامی، مرگ بر دیکتاتور، استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی از خواستهای اساسی این نمایش اعتراضی بود.


شعارهای این نمایش اعتراض شامل نکات زیرین بود:


مرگ بر اصل ولایت فقیه

استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی

سرنگون باد نظام جمهوری اسلامی

آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه.

مدعی عدالت خجالت خجالت.

هموطن هموطن حمایتت می کنیم.

ایرانی میمرد ذلت نمی پذیرد.

می جنگیم میمیریم ایران را پس می گیرم.

نظام دینی نمی خوایم رهبر زوری نمی خوایم.

دیکتاتور اسلامی مرگ به نیرنگ تو.

خون جوانان ما می چکد از چنگ تو.

مرگ بر این نظام مردم فریب.

دموکراسی دینی دولت سیب زمینی.

ایرانی آزاده حمایتت می کنیم.

ایرانی با غیرت حمایت حمایت.

“آن خس و خاشاک توئی

پست تر از خاک توئی

شور منم

نور منم

عاشق رنجور منم

زور توئی

کور توئی

هاله بی نور توئی

دلیر بی باک منم

مالک این خاک منم“

این ماه، ماه خونه/ سید علی سرنگونه

ای رهبر آزاده / تجاوز هم آزاده؟

خامنه ای حیا کن/ سلطنتو رها کن

ما ولی نمی خواهیم/ سیدعلی نمی خواهیم

احمدی کم آورده/ شعبون بی مخ آورده
اگر بسیجی نبود/ ترانه پیش ما بود

اگر بسیجی نبود/ سهراب پیش ما بود

اگر بسیجی نبود/ ندا پیش ما بود
بسیج بی حیایی/ مزدور مافیایی
آدم کش بی غیرت/ دستش توخون ملت
خامنه ای بدونه / بزودی سرنگونه

خامنه ای قاتله / کل نظام باطله

مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه، چه رهبر

مرگ بر دیکتاتور

جمهوری اسلامی فانوس رو به باد است

خامنه ای حیاکن / سلطنت و رها کن

حسین حسین شعارشون/ تجاوز افتخارشون

ما ملتیم ، نه امت/ ما نور می خوایم ، نه ظلمت

احمدی کم آورده/ شعبون بی مخ آورده

جمهوری اسلامی فانوس رو به باد است

زندانی سیاسی ازاد باید گردد

حسین حسین شعارشون/ کهریزک افتخارشون

در کنار فریاد کردن این شعارها سرودهای “ای ایران و یار دبستانی“ خوانده شد.

شعارهای آلمانی ما عبارت بودند از:

مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی.

زندانیان سیاسی را آزاد کنید.

زنده باد همبستگی جهانی.

آزادی برای انسانها در ایران.

چندین بار در طی تظاهرات پاره ای از خواستهای ما به زبان آلمانی به صورت متن زیرین قرائت گردید:



Wir fordern:


1. Freiheit für alle politischen Gefangenen im Iran!

2. Ein Ende der Folter!

3. Respekt der Menschenrechte und deren Durchsetzung im Iran!

4. Klärung der Situation der Vermissten und Ermordeten für deren Angehörige und die iranische Gesellschaft und ein Ende der Willkür und der permanenten Vergewaltigung der Menschenrechte!

5. Die Verurteilung der Verantwortlichen vor ordentlichen Gerichten!.

6. Gleichheit für alle, unabhängig von Herkunft, Geschlecht, Rasse oder anderer Merkmale!


Komitee zur Unterstützung der Massenproteste im Iran

www.demokratie-iran.blogspot.com


خواستهای ما عبارتند از:

آزادی همه زندانیان سیاسی در ایران

قطع شکنجه

احترام به حقوق بشر و اجرای آن در ایران

روشن کردن وضعیت مفقودشدگان و به قتل رسیدگان برای خانواده آنها و برای جامعه ایران و پایان خودسری و تجاوز مستمر به حقوق بشر

محکومیت مسئولین در مقابل یک دادگاه قانونی

تساوی حقوق برای همه صرفنظر از منشاء، جنسیت، نزاد و یا هر مشخصه دیگر

برای تدارک این آکسیون مطالب زیرین در طی هفته ها قبل منتشر و در سطح شهر همراه با یک آفیش فراخوان به این تظاهرات پخش شد:

Ich bin Euer Gegner! Richtet mich auch hin!

Demonstration vor dem Konsulat des Islamischen Republik Iran, Mauerkircherstr. 59

Am 11.02.2010

Um 15:00 Uhr


Das Komitee zu Unterstützung der Massenproteste im Iran ruft zu einer Demonstration am 11. Februar, am Jahrestag der iranischen Revolution, auf, um seine Solidarität mit dem iranischen Widerstand kundzutun.

An diesem Tag werden sich mutige, freiheitsliebende Iranerinnen und Iraner erneut auf die Straßen begeben und einen freien, unabhängigen, demokratischen Iran fordern. Mit Parolen wie „Nieder mit der Diktatur“, „Nieder mit Welayat e Faghih“ fordern sie Menschenrechte, Demokratie und Gleichberechtigung zwischen Mann und Frau in einer freien, sicheren Gesellschaft.

Sie werden die Parole „Ich bin euer Gegner! Richtet mich auch hin!“ auf ihrem Körper tragen, um die Schandtaten des islamischen Regimes anzuprangen.

Wir werden uns vor dem Konsulat versammeln, um gemeinsam gegen das diktatorische islamische Regime im Iran zu protestieren, die Ablösung dieser Diktatur und die freidemokratische Willensbildung im Iran zu fordern. Wir werden der Welt zeigen, dass unser Kampf unermüdlich weitergehen wird bis dieses diktatorische Regime verschwunden ist und ein demokratischer und freiheitlicher Iran seine Stelle unter den Ländern der Welt eingenommen hat, frei von Angst und Repression und den Menschenrechten verpflichtet.

Wir werden mit unserer Solidarität der Welt zeigen: „WIR sind ZUSAMMEN!“

Hoch die Internationale Solidarität!!!