Samstag, 20. Juni 2009

ندای مرگ ندا





دوستی عزیز حرفهای تکان دهنده‌ای نوشته است که عمق احساسات مردم را نشان میدهد:

امروز روز بزرگی بود...من امروز کشته شدم

دیروز در سایت بالاترین مطلبی نوشتم با عنوان "فردا روز بزرگیه.شاید فردا کشته شوم". آمدم که بگویم زنده ام ولی خواهرم کشته شد... آمدم بگویم که خواهرم در دستان پدر مرد.... آمدم بگویم که خواهرم آرزوهایی بزرگ داشت...آمدم بگویم که خواهرم که کشته شد سرش به تنش می ارزید... که مثل من دوست داشت روزی موهایش را به دست باد بسپارد ..... که مثل من "فروغ" میخواند و دلش میخواست آزاد زندگی کند و برابر .... و دلش میخواست سرش را بالا بگیرد و بگوید:" ایرانیم".... و دلش میخواست روزی عاشق مردی شود که موهای آشفته دارد ...و دلش میخواست دختری داشته باشد که گیسوانش را ببافد و برایش در گهواره لالایی بخواند....

خواهرم مرد از بس که جان ندارد.... خواهرم مرد از بس که ظلم پایانی ندارد.... خواهرم مرد از بس که زندگی را دوست داشت.... و خواهرم مرد از بس که مردم را عاشقانه دوست داشت.

خواهرم عزیزم کاش وقت رفتن چشمانت را میبستی...آخر آخرین نگاهت جانم را میسوزاند.... خواهرکم بخواب.آخرین خوابت شیرین...


گزارشی از حرکت اعتراضی ایرانیان مقیم مونیخ در پشتیبانی از هموطنان خویش در ایران

پس از تقلب در تقلب در انتصابات و نه انتخابات ایران و طغیا ن مردم در اعتراض به این همه بی شرمی و تقلب و دروغگوئی، مردم ایران به حق دست به اعتراض زدند. سرکوب مردم توسط رژیم دزد، فاسد، بربرمنش جمهوری اسلامی، موجی از اعتراض و نفرت نسبت به این همه بربریت ضد بشری در خارج از کشور میان ایرانیان بوجود آورد. در سراسر دنیا ایرانیان مترقی که خواهان برچیدن رژیم منفور جمهوری اسلامی هستند برای اعتراض به این همه ریاکاری به خیابانها آمدند.
کمیته ما به همت ایرانیان مترقی، ضد امپریالیست و دموکرات و ضد رژیم برای پشتیبانی از مبارزات مردم ایران تاسیس شد.





این کمیته پس از تاسیس با نمایش ضد رژیم در مقابل سرکنسولگری جمهوری اسلامی در مونیخ با شعار مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی، سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی موجودیت خویش را اعلام نمود. حمایت بی دریغ ایرانیان از این کمیته که علت همه نا بسامانی های ایران را در وجود نحس جمهوری اسلامی می دانند و نه این یا آن جناح ارتجاعی حاکمیت، به تقویت کمیته حمایت از مبارزات مردم ایران منجر شد که موجب شد تا ما یک نمایش اعتراضی در تاریخ 20/06/2009 در مرکز شهر مونیخ با تصاویر فجایع رژیم جمهوری اسلامی و مبارزات سرسختانه و قهرمانانه مردم با غیرت میهنمان برگزار کنیم.







این نمایشات همراه با توزیع اعلامیه به زبانهای فارسی و آلمانی و اجرای موسیقی های انقلابی بود. سرودهای “ای ایران“، “یار دبستانی من“، “دوباره می سازمت وطن“، “بگو به ایران“، “ما رو دستکم نگیر“ توسط شرکت کنندگان به طور دستجمعی در تظاهرات خوانده شد. هم آهنگی و وحدت ایرانیان مونیخ در پشتیبانی از مردم ایران و افشاء سازشکاران و همدستان رژیم جمهوری اسلامی بسیار مورد توجه مردم مونیخ قرار گرفت بطوریکه 500 اعلامیه آلمانی و 150 اعلامیه فارسی به سرعت بین ایرانیان و آلمانها توزیع شد.



شعارهای تظاهرات کمیته عبارت بودند از:
برابری حقوق زن و مرد.
تامین امنیت اجتماعی.




آزادی سندیکاهای کارگری.
محاکمه علنی دزدان بیت المال.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی.
آزادی بیان، احزاب سیاسی، آزادی مطبوعات و همه زندانیان سیاسی.



ایران دموکراتیک تنها بدون جمهوری اسلامی ممکن است.
ما از جنبش اعتراضی مردم ایران پشتیبانی می کنیم.
آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه.
مرگ بر دیکتاتور چه رهبر چه دکتر.
مدعی عدالت خجالت خجالت.
هموطن هموطن حمایتت می کنیم.
ایرانی میمرد ذلت نمی پذیرد.
می جنگیم میمیریم ایران را پس می گیرم.
نظام دینی نمی خوایم رهبر زوری نمی خوایم.
دیکتاتور اسلامی مرگ به نیرنگ تو.
خون جوانان ما می چکد از چنگ تو.
مرگ بر این نظام مردم فریب.
دموکراسی دینی دولت سیب زمینی.
ایرانی آزاده حمایتت می کنیم.
ایرانی با غیرت حمایت حمایت.
“آن خس و خاشاک توئی
پست تر از خاک توئی
شور منم
نور منم
عاشق رنجور منم
زور توئی
کور توئی
هاله بی نور توئی
دلیر بی باک منم
مالک این خاک منم“




در این نمایش اعتراضی 300 نفر در طی 5 ساعت شرکت کردند.
در این نمایش ایرانیان با نظریات ایدئولوژیک گوناگون شرکت داشتند ولی بر سر سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی به عنوان علت العلل همه دردهای اجتماعی ایران است اتفاق نظر داشتند.
در پایان تظاهرات ایرانیان تصمیم گرفتند ارتباطات خویش را افزایش داده و خود را برای عملیات اعتراضی آتی آماده گردانند. این همبستگی ایرانیان میهن پرست از شعار تاریخی “اتحاد، مبارزه، پیروزی“ الهام می گرفت.
در خاتمه ایرانیان مقیم مونیخ تصمیم گرفتند ارتباطات خود را حفظ کنند و از طریق وبلاگ ِکمیته، اعتراضات خویش را علیه رژیم جمهوری اسلامی و حمایت از مردم قهرمان ایران هماهنگ کنند. این خود نشانه بزرگی از همبستگی و عشق و علاقه ایرانیان به میهن و مردمانشان است.

مرگ بر رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی
زنده باد مبارزه قهرمانانه خلق ایران
کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران





YouTube لینک به فیلم‌های گرفته شده در
http://www.youtube.com/watch?v=vmIyJs5HOkY
http://www.youtube.com/watch?v=VNEd8mTruCw
فراخوان در پشتیبانی از مبارزات مردم ایران
هموطنان عزیز!

برای اعتراض به تقلب بی شرمانه در انتصابات.
برای اعتراض به کشتار بیرحمانه مردم بی دفاع میهن ما.
برای حمایت از مبارزات اعتراضی مردم کشورمان.
برای ممانعت از سودجوئی اجانب در دخالت در امور داخلی ایران.
برای احترام به حق مردم ما در تعیین سرنوشت خویش با دست خود.
کمیته دفاع از مبارزات اعتراضی مردم ایران را تشکیل دادیم.
در روز شنبه از ساعت سه و نیم بعد از ظهر یک نمایش اعتراضی توسط ایرانیان در محل زیر برگذار می شود با شرکت وسیع خویش از این مبارزات حمایت کنید


München Neuhauserstr. 8 Fußgängerzone um 15:30 Uhr am Samstag 20.06.2009

تقلب در تقلب

تقلب در تقلب
هممیهنان عزیز
در روز 22 خرداد انتخاباتی قلابی در ایران برگزار شد. مردم میهن ما را وادار کردند میان نامزدهای انتصابی خودِ رژیم که بطور غیر دموکراتیک و توسط شورای نگهبان انتصاب شده بودند یکی را انتخاب کنند. متحدین آنها در خارج نیز فعال شدند و به امام لبیک گفتند.
برای رژیم جمهوری اسلامی که هرگز به رای مردم اهمیت نمی دهد و رای ولی فقیه ارزشش از رای 73 میلیون ایرانی بیشتر است مهم نبود که مردم بکدام یک از نامزدهای انتصابی رای می دهند. بهر صورت باید بر اساس مصلحت نظام آقای احمدی نژاد سر از صندوقهای رای بدر می آورد. همین نامزدهای انتصابی در طی مناظره بی سابقه ای که در ایران با تقلید از آمریکا و با شعار تغییر صورت گرفت پته هم را روی آب ریختند و معلوم شد یکی از دیگری دزد تر بوده و مافیای قدرت همه مردم ایران را می چاپد. خانواده رفسنجانی که مورد حمایت آقای میر حسین موسوی است یکی از رهبران مافیائی ایران و مسئول قتلهای زنجیره ی است و مدافعین آقای احمدی نژاد یک جریان ارتجاعی مافیائی نظیر جنتی، مصباح یزدی، عسگراولادی و نظایر آن هستند. مردم به خوبی این افشاءگریها را فهمیدند. انتخاب بین آنها انتخاب میان وبا و طاعون است. هر دو این نامزدها همدست نظام جمهوری اسلامی هستند و اصلاح ناپذیر.
وقتی تقلب در انتصابات برملا شد مردم تقلب بی شرمانه را بهانه کردند تا رژیم را به عقب نشینی واداشته و امتیازات فراوانی از آنها بازستانند. میلیونها مردم در شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان ،شیراز، رشت، بابل، امل و... به خیابانها ریخته و نفرت خویش را از این همه ریاکاری و دروغگوئی ابراز داشته خواهان ابطال انتخابات تقلبی شدند. پاسخ مردم توسط روحانیت در قدرت که منافع اقتصادی و مالی خویش را در خطر می دید مورد قمه و گلوله بود. نخست مطابق نقشه ای که از قبل کشیده بودند پلیس ضد شورش را به میدان آوردند که با موتور و گاز اشکارآور و اسلحه گرم مسلح بودند. وقتی از دست آنان کاری ساخته نشد چاقوکشهای شعبان بی مخی بنام لباس شخصی ها را به میدان آوردند که با قمه به جان مردم افتادند وحداقل 7 نفر را کشتند. در این فاصله تعداد مقتولین به 18 نفر رسیده است که اجساد آنها را بدون اطلاع به خانواده های آنها دزدیده و دفن کرده اند. تظاهرات روزبروز گسترش می یابد ولی رژیم احمدی نژاد و خامنه ای خود را از قبل برای کودتا و سرکوب بیرحمانه مردم آماده کرده اند. آنها در عین حال روی این نیز حساب می کنند که نامزدهای انتصابی آنها بهر حال بخشی از رژیم اند و در موقع خطر برای کل رژیم جانب حاکمیت اسلامی را خواهند گرفت و نشانه های از همین همکاری هم اکنون نیز معلوم است. مردم آماده مبارزه اند و برای آزادی و دموکراسی جان فدا می کنند ولی رهبران مذهبی آنها، آنها را به سکوت و خانه نشینی دعوت می کنند. اجانب نیز سعی می کنند از آب گل آلود ماهی بگیرند.
کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران که تشکیل شده است تا از مبارزه مردم ایران برای تحقق خواستهای برحقشان حمایت کند، بربرمنشی رژیم جمهوری اسلامی را افشاء نموده و آنرا محکوم می کند و از ایرانیان می طلبد فریب میر حسین موسوی ها را نخورند. حساب رژیم جمهوری اسلامی برای سرکوب مردم ولی درست از کار در نیآمده است. خشم خفته چند دهساله درون مردم و بویژه نسل جوان و در راسشان زنان قهرمان ایران لبریز شده و با نمایشات مداوم و اعتراضی خویش نقشه های رژیم را برهم زده اند. رژیم می خواهد با کمک میر حسین موسوی، کروبی و سایر “اصلاح طلبان“ کنترل حرکت مردم را در اختیار بگیرد و تلاش کند تا این اعتراضات در چارچوب حفظ نظام جمهوری اسلامی باقی بمانند و به تغییر اساسی در ایران منجر نشوند.
وظیفه ما در خارج از کشور این است که در عین افشاء همه جانبه رژیم و همه جناحهای دزد و دروغگوی آن از مبارزات مردم ایران حمایت کرده و تبلیغ کنیم که ساختمان یک ایران آزاد، شکوفان و دموکراتیک تنها بر ویرانه های جمهوری اسلامی ممکن است و نه در بستر این رژیم. در ایران بعد از جمهوری اسلامی باید احزاب، اتحادیه های کارگری، سندیکای اصناف، مطبوعات آزاد باشند. آزادیِ حق اعتصاب و آزادی بیان اندیشه وجود داشته باشد و حقوق زن و مرد مساوی بوده به خواست اقوام ایرانی توجه شود.


Mahnwache am Samstag 20.06.2009, um 15:30 Uhr
Neuhauserstr. 8 (Fußgängerzone)


کمیته حمایت از مبارزات اعتراضی مردم ایران

Fälschung in Fälschung

Die Wahlen im Iran sind durch die Mullahs als fromme Gottesvertreter wie erwartet verfälscht worden. Das Verhalten der herrschenden Geistlichen im Iran basiert auf einer Zauberformel: Alles was im Interesse des Islam ist, ist erlaubt. Aber was das Interesse des Islams ist, wird von den Mullahs selbst bestimmt.
Mit dieser Zauberformel heiligt der Zweck immer die Mittel.
Die Wahlen im Iran waren nur für eine kurze Zeit nach der Revolution frei gewesen. Nach der totalen Machtergreifung der Mullahs waren die Wahlen im Iran niemals mehr frei.
In einem Land, in dem keine politischen oppositionellen Parteien zugelassen sind.
In einem Land, in dem keine freien unabhängigen Gewerkschaften existieren.
In einem Land, in dem keine freie Presse erlaubt sind.
In einem Land, in dem die Oppositionellen als Verbrecher und Terroristen bezeichnet werden und wo es angeblich keine politischen Gefangenen gibt.
In einem Land, in dem die Menschenrechte, wie in Guantanamo und im besetzten Palästina im Gazasteifen verbrecherisch mit Füssen getreten werden.
In einem Land, in dem die Frauen nicht die gleichen Rechte haben, wie die Männer u.s.w., kann man von freien Wahlen nicht sprechen. Freie Wahlen im Iran sind eine Farce.

Allein die Aufstellung der Kandidaten muss genehmigt werden. Sie müssen vorher den Filter des Wächterrates als geistlichem Kontrollorgan passieren. Dieser Wächterrat hat die Aufgabe die Voraussetzungen der Kandidaten zu überprüfen und Ihre Eignung festzustellen. Geeignet sind die jenigen, die der Islamischen Republik treu sind und die, die unbeschränkte Macht des geistlichern Führers Ayatollah Chamenei anerkennen, respektieren und faktisch sich selber für machtlos und naiv erklären. Der Chamenei hat das letzte Wort im Iran und im Herrschaftsapparat. Er kann allein als einziges Individuum gegen den Willen des 73 Millionen Volkes entscheiden. Die Macht im Iran geht nicht vom Volk aus, sondern unter Deckmantel der Religion vom Allah aus. Wer traut sich, sich gegen den Allah zu stellen?
Die jetzigen Vier Kandidaten im Iran haben alle dem Regime ihre Treue geschworen. Alle dieser Kandidaten sind Teile dieses Regimes. Alle diese Kandidaten sind selber auf dieser undemokratischen Basis ausgewählt worden. Alle diese Kandidaten haben bei diesem undemokratischen Spiel zur Volksverdummung mitgespielt. Dieser Akt des Regimes war die erste Fälschung.
Im zweiten Gang war es auch vorbestimmt, dass Ahmadinejad „gewählt“ und als Gewinner bekannt gegeben wird. Die Scheindemokratie musste auf diese Art funktionieren. Die Rechnung der Regierung ist aber nicht aufgegangen. Die Wahlbeteiligung gegen Ahmadienejad war so hoch, dass eine zweite Fälschung nicht mehr ausgeschlossen werden konnte. Die Massenproteste im Iran sind gegen ein System der Lügen und der Korruption. Sie ist gegen Wahlfälschung und ein Ergebnis der Enttäuschung der Menschen im Iran. Bis dato, nach uns bekannten Informationen, sind 18 Personen durch Schüsse oder Messer, Dolche und Eisenstangen ermordet worden.
Wir, die Iraner im Ausland, unterstützen die Massenproteste im Iran gegen die Islamische Republik und wir sind davon überzeugt, dass nur auf der Ruine dieses Regimes ein blühender, demokratischer und freier Iran entstehen und aufgebaut werden kann.
Im Namen des iranischen Volkes lehnen wir entschieden jegliche Einmischung von ausländischen Kolonialmächten, in welcher Form auch immer, in den inneren Angelegenheiten des Iran nicht nur ab, sondern wir verurteilen sie auch auf schärfste. Diese Einmischungen von amerikanischer bzw. europäischer Seite können nur der Sache des Kampfes des iranischen Volkes schaden. Das iranische Volk wird selber über seinen Schicksal entscheiden.
Nieder mit der Islamischen Republik.
Es lebe der gerechte Massenprotest des iranischen Volkes für einen demokratischen , freien Iran.

Komitee zur Unterstützung der Massenproteste im Iran.

Mahnwache am Samstag 20.06.2009 um 15:30 in München Neuhauserstr. 8 (Fußgängerzone)